معنی به اجزاء ریز تقسیم کردن، خردخرد، تکه تکه، بتدریج تدریجی, معنی به اجزاء ریز تقسیم کردن، خردخرد، تکه تکه، بتدریج تدریجی, معنی fi ا[xاء cdx تrsdk lcbj، ocbocb، تli تli، fتbcd[ تbcd[d, معنی اصطلاح به اجزاء ریز تقسیم کردن، خردخرد، تکه تکه، بتدریج تدریجی, معادل به اجزاء ریز تقسیم کردن، خردخرد، تکه تکه، بتدریج تدریجی, به اجزاء ریز تقسیم کردن، خردخرد، تکه تکه، بتدریج تدریجی چی میشه؟, به اجزاء ریز تقسیم کردن، خردخرد، تکه تکه، بتدریج تدریجی یعنی چی؟, به اجزاء ریز تقسیم کردن، خردخرد، تکه تکه، بتدریج تدریجی synonym, به اجزاء ریز تقسیم کردن، خردخرد، تکه تکه، بتدریج تدریجی definition,